با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Warmer

ˈwɔːrmər ˈwɔːmə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    warmer
  • صفت عالی:

    warmest

معنی

noun
گرم‌کننده، چراغک، (به‌ویژه در ترکیب) گرم‌کن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warmer

  1. adjective Psychologically warm; friendly and responsive
    Synonyms: pleasanter
    Antonyms: cooler, unfriendlier
  2. adjective Having or displaying warmth or affection
    Synonyms: tenderer, fonder
  3. adjective Freshly made or left
    Synonyms: hotter, sultrier, stronger, quicker, crazier, muggier, madder, fierier, keener, angrier, balmier
    Antonyms: unfriendlier, colder, cooler
  4. adjective (color) inducing the impression of warmth; used especially of reds and oranges and yellows
    Synonyms: sunnier, milder, hotter
    Antonyms: cooler, colder, chillier
  5. noun Device that heats water or supplies warmth to a room
    Synonyms: heater

لغات هم‌خانواده warmer

ارجاع به لغت warmer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warmer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warmer

لغات نزدیک warmer

پیشنهاد بهبود معانی