آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

عصاره به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / osaare /

essence, juice, extract, concentrate, milk, liquor, marrow, nub, pith

essence

juice

extract

concentrate

milk

liquor

marrow

nub

pith

شهد، شیره

عصاره‌ی وانیل به کیک طعم شیرینی می‌دهد.

Vanilla essence adds a sweet flavor to the cake.

عصاره‌ی طبیعی گل رز در عطرها استفاده می‌شود.

The natural extract of rose is used in perfumes.

اسم
فونتیک فارسی / osaare /

pith, the main part, crux, gist

pith

the main part

crux

gist

چکیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

او عصاره‌ی داستان را در چند کلمه خلاصه کرد.

She summarized the pith of the story in just a few words.

عصاره‌ی داستان در تصمیم شخصیت اصلی نهفته است.

The crux of the story lies in the main character's decision.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عصاره

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت عصاره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عصاره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عصاره

لغات نزدیک عصاره

پیشنهاد بهبود معانی