آخرین به‌روزرسانی:

آب به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ماده‌ای مایع و بدون طعم و بدون بو به فرمول H2O

فونتیک فارسی

aab
اسم

water, aqua, aqui-, hydro-

یک پارچ/تُنگ آب یخ

a pitcher/jug of ice water

موتوری که با آب خنک می‌شود.

a water-cooled engine

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آب از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است.

Water consists of hydrogen and oxygen.

رود، چشمه، دریا

فونتیک فارسی

aab
اسم

river, sea, spring, lake, a body of water, brook

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

چشمه آب گرم

a hot spring

کنار آب

by the sea

ماده‌ی شبیه آب که از بدن انسان ترشح می‌شود

فونتیک فارسی

aab
اسم

salivation, urine, semen, rheum, secretion, excretion, bodily discharge, transudation, ptyalism, perspiration

آب آوردن

to salivate

آب از لب و لوچه سرازیر شدن

to salivate with desire

عصاره‌ی میوه

فونتیک فارسی

aab
اسم

juice, squash, sap, squeeze

آب انگور را آن‌قدر بجوشانید تا به غلظت شیره برسد.

Boil the grape juice to the consistency of syrup.

آب ترش‌مزه‌ی غوره

the acid juice of unripe grapes

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آب

  1. مترادف:
    ماء
  1. مترادف:
    مایع
  1. مترادف:
    شیره عرق عصاره عصیر
  1. مترادف:
    حل محلول
  1. مترادف:
    ذوب
  1. مترادف:
    خوی
  1. مترادف:
    بزاق آب‌دهان
  1. مترادف:
    منی
  1. مترادف:
    بحر دریا یم
  1. مترادف:
    زهاب
  1. مترادف:
    آبرو حیثیت شرف عزت
  1. مترادف:
    تری تازگی طراوت

سوال‌های رایج آب

آب به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «آب» در زبان انگلیسی به water ترجمه می‌شود.

این واژه به مایعی بی‌رنگ، بی‌بو و بی‌مزه اشاره دارد که پایه و اساس حیات در کره‌ی زمین است. فرمول شیمیایی آن H₂O است، یعنی از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل شده است. واژه‌ی "water" نه‌تنها یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان انگلیسی است، بلکه مفهومی است که در بسیاری از زمینه‌ها از علم گرفته تا ادبیات، دین، فلسفه و هنر حضور پررنگی دارد.

آب، عنصر حیاتی برای ادامه‌ی زندگی‌ست. هیچ موجود زنده‌ای، اعم از انسان، گیاه یا حیوان، بدون آن نمی‌تواند زنده بماند. بدن انسان بیش از ۶۰ درصد از آب تشکیل شده و همه‌ی فرایندهای حیاتی مانند گوارش، تنظیم دما، گردش خون و دفع مواد زائد به کمک آن انجام می‌گیرد. نوشیدن آب کافی در طول روز نه‌تنها برای سلامتی ضروری‌ست، بلکه در افزایش انرژی، شادابی پوست، و بهبود عملکرد مغز نیز نقش مؤثری دارد. نبود آب یا کمبود آن، می‌تواند باعث کم‌آبی، خستگی، مشکلات کلیوی و اختلال در تمرکز و حافظه شود.

از نظر طبیعی، آب چرخه‌ای پیچیده و زیبا دارد. از دریاها و اقیانوس‌ها بخار می‌شود، به شکل ابرها درمی‌آید، بارش می‌کند و دوباره به زمین بازمی‌گردد. این چرخه‌ی بی‌پایان، زندگی را در سیاره‌ی ما پایدار نگه داشته است. رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، یخچال‌ها، باران، برف، مه – همه اشکال مختلف آب‌اند که هر کدام نقش و جلوه‌ی خاص خود را دارند. آب همچنین منبع بسیاری از انرژی‌ها مانند برق آبی است و نقش مهمی در کشاورزی، صنعت و زندگی شهری دارد.

در فرهنگ و ادبیات، آب نماد پاکی، زندگی، تغییر و آرامش است. شاعران از آن برای توصیف سیالیت احساسات یا گذر عمر بهره گرفته‌اند. در عین حال، آب می‌تواند نمایانگر خطر، ویرانی یا ناشناختگی هم باشد؛ مثل دریای طوفانی یا سیل. این تضادها، آب را به مفهومی چندلایه و عمیق بدل کرده‌اند: از سادگی آشامیدن یک لیوان تا پیچیدگی فلسفی رودخانه‌ای که "هرگز دوبار از روی آن عبور نمی‌کنی."

ارجاع به لغت آب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آب

لغات نزدیک آب

پیشنهاد بهبود معانی