آخرین به‌روزرسانی:

بحر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bahr /

sea

دریا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

بحر احمر، دریای سرخ

(the) Red Sea

در بحر تفکر فرو رفت.

She sank in a sea of thought.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بحر

  1. مترادف:
    اقیانوس دریا یم
    متضاد:
    بر خشکی هامون

ارجاع به لغت بحر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بحر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بحر

لغات نزدیک بحر

پیشنهاد بهبود معانی