تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- او تری رنگ را روی بوم نقاشی احساس میکرد.
- کفشهایش به خاطر تری علف خراب شده بودند.
- تری هوای صبحگاهی به روحم طراوت بخشید.
- تری گلهای باغ خیرهکننده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تری