Pencil Sharpener

    ˈpensəl ˌʃɑrpənər ˈpensl ˌʃɑːpnə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    مدادتراش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - He bought a new pencil sharpener for his class.
    - او برای کلاسش مداد‌تراش جدیدی خرید.
    - The old pencil sharpener finally broke after years of use.
    - مدادتراش قدیمی پس‌از سال‌ها استفاده بالاخره شکست.
    - I always put a pencil sharpener on my desk for quick access.
    - به‌منظور دسترسی سریع، من همیشه یک مداد‌تراش را روی میز کارم قرار می‌دهم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pencil sharpener

    1. noun a mechanical, electric, or small handheld device for making a sharp point on pencils

    ارجاع به لغت pencil sharpener

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pencil sharpener» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pencil-sharpener

    لغات نزدیک pencil sharpener

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند