فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Penciling

ˈpɛnsəlɪŋ ˈpɛns(ə)lɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کار، محصول، عمل (با استفاده از مداد یا قلم‌مو)، مدادکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The penciling on the artist's canvas was delicate and precise.

کار با مداد روی بوم هنرمند ظریف و دقیق بود.

The art teacher praised his students' penciling skills during class.

معلم هنر از مهارت‌های مدادکاری دانش‌آموزانش در کلاس تعریف کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت penciling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «penciling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/penciling

لغات نزدیک penciling

پیشنهاد بهبود معانی