Head Over Heels

ˈhedˈoʊvəˈhiːlz hedˈəʊvəhiːlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
شدیدا، عمیقا، به شدت، خیلی، بسیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The singer performed so passionately that she had the audience head over heels in awe.
- خواننده آنقدر پرشور اجرا کرد که حضار به شدت حیران شدند.
- She fell head over heels in love with him at first sight.
- در نگاه اول بسیار عاشق او شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد head over heels

  1. adverb very much
    Synonyms: a corps perdu, completely, far-gone, heels over head, intensely

ارجاع به لغت head over heels

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «head over heels» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/head-over-heels

لغات نزدیک head over heels

پیشنهاد بهبود معانی