فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Head Off

معنی‌ها

phrasal verb

جلوی کسی را گرفتن

phrasal verb

جلوگیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
phrasal verb

دور شدن، رفتن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد head off

  1. phrasal verb block off
    Synonyms:
    stop intercept interfere with intervene
  1. phrasal verb begin moving away
  1. phrasal verb avoid some usually negative consequence

ارجاع به لغت head off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «head off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/head-off

لغات نزدیک head off

پیشنهاد بهبود معانی