آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Intercept

ˌɪnt̬ərˈsept ˌɪnt̬ərˈsept ˌɪntəˈsept ˌɪntəˈsept

گذشته‌ی ساده:

intercepted

شکل سوم:

intercepted

سوم‌شخص مفرد:

intercepts

وجه وصفی حال:

intercepting

شکل جمع:

intercepts

معنی intercept | جمله با intercept

noun verb - transitive adverb

بریدن، قطع کردن، جدا کردن، حائل شدن، جلو کسی را گرفتن، جلو‌گیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Our fighters intercepted enemy bombers and forced them to return.

جنگنده‌های ما بمب‌افکن‌های دشمن را رهگیری کردند و آن‌ها را مجبور به بازگشت نمودند.

I intercepted the opponent's pass.

پاس حریف را قاپیدم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He wanted to flee the country but he was intercepted at the border.

او می‌خواست از کشور فرار کند؛ ولی در مرز راهش را بستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد intercept

سوال‌های رایج intercept

گذشته‌ی ساده intercept چی میشه؟

گذشته‌ی ساده intercept در زبان انگلیسی intercepted است.

شکل سوم intercept چی میشه؟

شکل سوم intercept در زبان انگلیسی intercepted است.

شکل جمع intercept چی میشه؟

شکل جمع intercept در زبان انگلیسی intercepts است.

وجه وصفی حال intercept چی میشه؟

وجه وصفی حال intercept در زبان انگلیسی intercepting است.

سوم‌شخص مفرد intercept چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد intercept در زبان انگلیسی intercepts است.

ارجاع به لغت intercept

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intercept

لغات نزدیک intercept

پیشنهاد بهبود معانی