شکل مفرد این لغت: ثنیه
کالبدشناسی incisors, chisel teeth
incisors
chisel teeth
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دندانپزشک ثنایای من را با دقت بررسی کرد.
The dentist examined my incisors carefully.
ثنایای حیوان برای جویدن گیاهان سازگار شدهاند.
The animal's chisel teeth are adapted for cutting vegetation.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ثنایا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ثنایا