فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Gremlin

    ˈɡremlɪn ˈɡremlɪn

    معنی

    noun

    موجود وهمی (مثل جن‌وپری)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد gremlin

    1. noun imp
      Synonyms:
      demon elf goblin fairy sprite pixie

    ارجاع به لغت gremlin

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «gremlin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gremlin

    لغات نزدیک gremlin

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    barnacle voucher ane get to stilt producer happy for procedure the Houses of Parliament how are you? how about you? in a moment oh dear on the phone on TV مرغ زیر بغل زایمان فحش کدو پونه کوهی روز ابرو بواسیر بادمجان فعال کاپشن شغال قهوه ای غذا