فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Hoosegow
ˈhusɡaʊ
ˈhuːsɡaʊ
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
slang
countable
informal
انگلیسی آمریکایی هلفدونی، زندان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The bank robber was apprehended and sent to the hoosegow.
سارق بانک دستگیر شد و به زندان فرستاده شد.
He was sent to the hoosegow for breaking the law.
به جرم قانون‌شکنی به زندان افتاد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
He was sent to the hoosegow for his crimes.
به خاطر جنایت‌هاش اون رو فرستادند هلفدونی.
مترادف و متضاد hoosegow
-
noun slang for a jailSynonyms:hoosgow
-
noun a place for the confinement of persons in lawful detentionSynonyms:prison jail pen can joint cooler penitentiary lockup jug clink big house slammer brig house of correction keep stir pokey coop calaboose
ارجاع به لغت hoosegow
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «hoosegow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hoosegow