آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prison

ˈprɪzn ˈprɪzn

شکل جمع:

prisons

معنی prison | جمله با prison

noun countable B1

زندان، محبس، حبس

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

The prison walls were high.

دیوارهای زندان بلند بود.

He spent several years in prison for his crimes.

او به خاطر جرایمش سال‌های زیادی را در زندان سپری کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

prison guard

پاسدار زندان

verb - transitive

زندانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prison

  1. noun residence for incarcerating criminals
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده prison

سوال‌های رایج prison

شکل جمع prison چی میشه؟

شکل جمع prison در زبان انگلیسی prisons است.

ارجاع به لغت prison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prison

لغات نزدیک prison

پیشنهاد بهبود معانی