آیکن بنر

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی فست‌دیکشنری - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Roadblock

ˈroʊdblɑːk ˈrəʊdblɒk

معنی roadblock | جمله با roadblock

noun countable

راه‌بند، وسیله‌ی انسداد جاده

The police set up roadblocks to stop fugitives and to inspect vehicles.

پلیس جاده را می‌بندد تا فراریان را متوقف و اتومبیل‌ها را بازرسی کند.

police roadblocks

راه‌‌بندهای پلیس

noun countable

مانع، عامل بازدارنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

We must remove the roadblocks on the way to peace.

باید موانع سر راه صلح را از میان برداریم.

The biggest roadblock to solar power is its price tag.

بزرگ‌ترین مانع بر سر راه انرژی خورشیدی، قیمت آن است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد roadblock

ارجاع به لغت roadblock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roadblock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roadblock

لغات نزدیک roadblock

پیشنهاد بهبود معانی