دودل، نامصمم، مردد، دوبهشک، بر سر دوراهی، ناتوان در تصمیمگیری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was on the fence about taking the new job offer.
او در مورد پذیرش پیشنهاد شغلی جدید دوبهشک بود.
He's still on the fence about which university to attend next year.
او هنوز در مورد اینکه سال آینده در کدام دانشگاه شرکت کند، مردد است.
Even after hearing both sides of the argument, I’m still on the fence.
حتی پساز شنیدن هر دو طرف بحث، هنوز در تصمیمگیری ناتوان هستم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «on the fence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-the-fence