آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Facilitate

fəˈsɪlɪteɪt fəˈsɪlɪteɪt

گذشته‌ی ساده:

facilitated

شکل سوم:

facilitated

سوم‌شخص مفرد:

facilitates

وجه وصفی حال:

facilitating

معنی facilitate | جمله با facilitate

verb - transitive formal C1

آسان کردن، تسهیل کردن، کمک کردن، گره‌گشایی کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Good communication can facilitate problem-solving in a team.

ارتباط خوب می‌تواند حل مشکلات در تیم را آسان‌تر کند.

Software updates are designed to facilitate smoother performance.

به‌روزرسانی‌های نرم‌افزار برای روان‌تر کردن عملکرد طراحی شده‌اند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

measures intended to facilitate economic development

اقداماتی که برای تسهیل پیشرفت اقتصادی صورت گرفته است

in order to facilitate customs formalities

به منظور آسان کردن تشریفات گمرکی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد facilitate

  1. verb assist the progress of
    Synonyms:
    help aid promote speed up speed further ease forward expedite simplify smooth make easy grease the wheels open doors walk through run interference for hand-carry

لغات هم‌خانواده facilitate

  • verb - transitive
    facilitate

سوال‌های رایج facilitate

گذشته‌ی ساده facilitate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده facilitate در زبان انگلیسی facilitated است.

شکل سوم facilitate چی میشه؟

شکل سوم facilitate در زبان انگلیسی facilitated است.

وجه وصفی حال facilitate چی میشه؟

وجه وصفی حال facilitate در زبان انگلیسی facilitating است.

سوم‌شخص مفرد facilitate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد facilitate در زبان انگلیسی facilitates است.

ارجاع به لغت facilitate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facilitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facilitate

لغات نزدیک facilitate

پیشنهاد بهبود معانی