کلمهی «facilitator» در زبان فارسی به معنای «تسهیلکننده»، «هموارکننده» یا «تسهیلگر» ترجمه میشود.
این واژه به فرد یا عاملی اشاره دارد که فرآیند انجام کاری را آسانتر، روانتر و بدون مانع میکند. تسهیلگر نقش کلیدی در هدایت گروهها، جلسات یا پروژهها ایفا میکند تا اهداف بهصورت مؤثر و کارآمد محقق شود.
از نظر معنایی، facilitator کسی است که با ایجاد شرایط مساعد، حذف موانع و حمایت از اعضای گروه، روند همکاری را بهبود میبخشد. او معمولاً در جلسات کاری، کارگاهها، دورههای آموزشی یا فرآیندهای تصمیمگیری حضور دارد و وظیفه دارد ارتباط میان افراد را تسهیل کند، بحثها را هدایت نماید و اطمینان حاصل کند که همه صدایشان شنیده شود.
در محیطهای آموزشی، تسهیلگر نقشی فراتر از معلم سنتی دارد. او به جای انتقال مستقیم دانش، فضای یادگیری فعال و مشارکتی ایجاد میکند تا دانشآموزان یا شرکتکنندگان خود به کشف و یادگیری مستقل تشویق شوند. این رویکرد به بهبود درک مفاهیم و تقویت مهارتهای تفکر انتقادی کمک میکند.
از منظر سازمانی و مدیریتی، facilitator در پروژههای تیمی و جلسات استراتژیک به کار میرود تا فرآیند تصمیمگیری بدون تعارض و سردرگمی پیش رود. او با ایجاد ساختار، تنظیم زمانبندی، و مدیریت تعاملات، کارایی گروه را افزایش میدهد و به تحقق اهداف کمک میکند. این نقش به ویژه در گروههایی با تنوع دیدگاه و تخصص بسیار مهم است.
در فضای اجتماعی و روانشناختی، تسهیلگر میتواند به فردی گفته شود که با ایجاد ارتباطات مثبت و حل تعارضات، زمینهی همکاری و تفاهم را فراهم میآورد. این ویژگیها تسهیلگر را به شخصیتی کلیدی در تیمها، جوامع و سازمانها تبدیل میکند که میتواند انسجام و هماهنگی را افزایش دهد.
facilitator نمادی از نقش پشتیبانی و هدایت است که به جای کنترل مستقیم، با ایجاد شرایط مناسب و تشویق به مشارکت فعال، مسیر موفقیت را هموار میکند. این واژه بیانگر اهمیت همکاری، ارتباط مؤثر و مدیریت خردمندانه در هر فرآیند گروهی یا فردی است که به دنبال تحقق اهداف مشترک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «facilitator» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facilitator