آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آبان ۱۴۰۴

    Facilities

    fəˈsɪlətiz fəˈsɪlɪtɪz

    معنی facilities | جمله با facilities

    noun plural B1

    تسهیلات، امکانات

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Our school has excellent facilities.

    مدرسه‌ی ما امکاناتی عالی دارد.

    This shopping mall has a variety of facilities.

    این پاساژ انواع امکانات را دارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد facilities

    1. noun agency; usually plural
      Synonyms:
      departments bureaux agencies conveniences amenities comforts
    1. noun ease; ability
      Synonyms:
      eases plants
      Antonyms:
      difficulties hardnesses
    1. noun easy skillfulness
      Synonyms:
      skills abilities capabilities aptitudes knacks addresses eases poises amenities installations

    سوال‌های رایج facilities

    معنی facilities به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «facilities» در زبان فارسی به معنای «تسهیلات»، «امکانات» یا «زیرساخت‌ها» ترجمه می‌شود.

    این واژه به مجموعه‌ای از ابزارها، ساختمان‌ها، تجهیزات و خدمات اشاره دارد که برای انجام یک فعالیت خاص فراهم شده‌اند و کار را آسان‌تر، سریع‌تر و مؤثرتر می‌کنند.

    از نظر مفهومی، facilities به هر آنچه کمک می‌کند تا فرایندهای کاری، آموزشی، درمانی، ورزشی یا خدماتی به خوبی و بدون مشکل انجام شود، گفته می‌شود. این امکانات می‌توانند شامل فضاهای فیزیکی مانند سالن‌ها، آزمایشگاه‌ها، سالن‌های ورزشی، تجهیزات فناوری، ماشین‌آلات و حتی خدمات پشتیبانی مانند اینترنت، برق، آب و سیستم‌های تهویه باشند.

    در محیط‌های مختلف، اهمیت facilities متفاوت است؛ در بیمارستان‌ها، وجود امکانات پزشکی پیشرفته، اتاق‌های عمل مجهز و دستگاه‌های تشخیصی، کیفیت خدمات درمانی را تعیین می‌کند. در مدارس و دانشگاه‌ها، آزمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها و کلاس‌های مجهز، شرایط یادگیری را بهبود می‌بخشند. همچنین، در صنایع و کارخانه‌ها، امکانات مدرن و ابزارهای تخصصی، بهره‌وری و کیفیت تولید را افزایش می‌دهند.

    از دیدگاه مدیریتی و اقتصادی، فراهم کردن facilities مناسب، سرمایه‌گذاری مهمی به شمار می‌رود که باعث جذب افراد، افزایش رضایت مشتریان و بهبود عملکرد سازمان می‌شود. بهبود تسهیلات همچنین می‌تواند به حفظ سلامت و ایمنی کارکنان کمک کند و محیط کار یا یادگیری را دلپذیرتر سازد.

    از نظر اجتماعی و شهری، وجود امکانات عمومی مانند پارک‌ها، مراکز فرهنگی، حمل و نقل عمومی و خدمات بهداشتی، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا می‌دهد و موجب توسعه پایدار جامعه می‌شود. این امکانات در رشد فرهنگی، اقتصادی و رفاه عمومی نقش مؤثری دارند.

    facilities نمادی از زیرساخت‌ها و منابعی است که امکان بهره‌برداری بهتر از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های انسانی و فنی را فراهم می‌آورد. این واژه نشان‌دهنده‌ی توجه به کیفیت، راحتی و کارایی در هر زمینه‌ای است که فعالیتی صورت می‌گیرد، و اهمیت فراهم کردن شرایط مطلوب برای موفقیت و پیشرفت را یادآوری می‌کند.

    ارجاع به لغت facilities

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «facilities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facilities

    لغات نزدیک facilities

    • - facilitative
    • - facilitator
    • - facilities
    • - facility
    • - facing
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بدنسازی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بدنسازی به انگلیسی

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    hector heinous her crockery herbal here heterograft heritage heredity sprawling bitewing herself his histrionics hockey لذت لندن لخت مات کرلینگ مصلا قوام معجزه‌آسا مغرض ملاط تهوع منصوب موهن اهانت محاوره
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن ابزار تبدیل آدرس
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.