آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Facilities

fəˈsɪlətiz fəˈsɪlɪtɪz

معنی facilities | جمله با facilities

noun plural B1

تسهیلات، امکانات

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Our school has excellent facilities.

مدرسه‌ی ما امکاناتی عالی دارد.

This shopping mall has a variety of facilities.

این پاساژ انواع امکانات را دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد facilities

  1. noun agency; usually plural
    Synonyms:
    departments bureaux agencies conveniences amenities comforts
  1. noun ease; ability
    Synonyms:
    eases plants
    Antonyms:
    difficulties hardnesses
  1. noun easy skillfulness
    Synonyms:
    skills abilities capabilities aptitudes knacks addresses eases poises amenities installations

ارجاع به لغت facilities

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «facilities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/facilities

لغات نزدیک facilities

پیشنهاد بهبود معانی