گذشتهی ساده:
expeditedشکل سوم:
expeditedسومشخص مفرد:
expeditesوجه وصفی حال:
expeditingتسریع کردن در، پیش بردن، شتابان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
in order to expedite the dam building project
با هدف پیشبرد برنامهی سدسازی
We want to expedite the enemy's withdrawal.
میخواهیم عقبنشینی دشمن را تسریع بکنیم.
This road will expedite traffic.
این راه رفتوآمد را تسهیل میکند.
He expedited a letter under the cover of night to Amir Arsalan.
او شبانه نامهای برای امیر ارسلان فرستاد.
گذشتهی ساده expedite در زبان انگلیسی expedited است.
شکل سوم expedite در زبان انگلیسی expedited است.
وجه وصفی حال expedite در زبان انگلیسی expediting است.
سومشخص مفرد expedite در زبان انگلیسی expedites است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expedite» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expedite