گذشتهی ساده:
simplifiedشکل سوم:
simplifiedسومشخص مفرد:
simplifiesوجه وصفی حال:
simplifyingساده کردن، آسان کردن، مختصر کردن، واضح کردن، کوتاه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He simplified the profile by turning it into a silhouette.
با تبدیل نیمرخ به سیهنما آن را ساده کرد.
to simplify a task
کاری را آسان کردن
to simplify a manufacturing process
فرایند تولید را کوتاه کردن
گذشتهی ساده simplify در زبان انگلیسی simplified است.
شکل سوم simplify در زبان انگلیسی simplified است.
وجه وصفی حال simplify در زبان انگلیسی simplifying است.
سومشخص مفرد simplify در زبان انگلیسی simplifies است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «simplify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/simplify