گذشتهی ساده:
prohibitedشکل سوم:
prohibitedسومشخص مفرد:
prohibitsوجه وصفی حال:
prohibitingمنع کردن، ممنوع کردن، تحریم کردن، نهی، غدقن کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Smoking is prohibited.
سیگار کشیدن ممنوع است.
Parking is prohibited.
پارک کردن (در اینجا) ممنوع است.
People are prohibited from gathering in streets.
مردم حق ندارند در خیابانها اجتماع کنند.
Lack of money prohibits the completion of the project.
فقدان پول مانع اتمام طرح است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prohibit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prohibit