گذشتهی ساده:
bannedشکل سوم:
bannedسومشخص مفرد:
bansوجه وصفی حال:
banningشکل جمع:
bansقدغن کردن، ممنوع کردن، بازداری کردن، منع کردن، تحریم کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، بستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
They banned that movie.
آن فیلم را ممنوع کردند.
to ban someone from leaving the country
کسی را ممنوعالخروج کردن
the banning of dogs from public parks
قدغن کردن آوردن سگ به پارکهای عمومی
منع، ممنوعه، ممنوعیت، غیرمجاز شناسی
banned books
کتابهای ممنوعه
the nuclear test ban treaty
قرارداد منع آزمایشهای اتمی
There was no ban on smoking cigarettes.
منعی برای کشیدن سیگار وجود نداشت.
لعن، حکم تحریم یا تکفیر، لعنت، طرد و تکفیر
اعلان ازدواج در کلیسا
(قرون وسطی) احضار رعایا برای خدمت نظام تحت لوای ارباب
واحد پول رومانی معادل یک صدم لیو (leu)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ban» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ban