فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Ban

bæn bæn bæn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    banned
  • شکل سوم:

    banned
  • سوم‌شخص مفرد:

    bans
  • وجه وصفی حال:

    banning
  • شکل جمع:

    bans

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
قدغن کردن، ممنوع کردن، بازداری کردن، منع کردن، تحریم کردن، اجازه ندادن، باز داشتن، بستن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- They banned that movie.
- آن فیلم را ممنوع کردند.
- to ban someone from leaving the country
- کسی را ممنوع‌الخروج کردن
- the banning of dogs from public parks
- قدغن کردن آوردن سگ به پارک‌های عمومی
verb - transitive
(قدیمی) لعن کردن، محکوم شناختن، نفرین کردن
noun
منع، ممنوعه، ممنوعیت، غیرمجاز شناسی
- banned books
- کتاب‌های ممنوعه
- the nuclear test ban treaty
- قرارداد منع آزمایش‌های اتمی
- There was no ban on smoking cigarettes.
- منعی برای کشیدن سیگار وجود نداشت.
noun countable
لعن، حکم تحریم یا تکفیر، لعنت، طرد و تکفیر
noun
اعلان ازدواج در کلیسا
noun
(قرون وسطی) احضار رعایا برای خدمت نظام تحت لوای ارباب
noun
واحد پول رومانی معادل یک صدم لیو (leu)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ban

  1. noun official forbiddance
    Synonyms:
    prohibition restriction limitation refusal suppression injunction interdiction embargo boycott censorship taboo stoppage no-no don’t off limits out of bounds a thou-shalt-not proscription
    Antonyms:
    permission allowance
  1. verb officially forbid
    Synonyms:
    prohibit prevent restrict disallow exclude inhibit outlaw suppress bar interdict enjoin illegalize close down close up shut out declare illegal halt blackball ice out curse pass up pass by banish
    Antonyms:
    allow permit

ارجاع به لغت ban

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ban» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ban

لغات نزدیک ban

پیشنهاد بهبود معانی