آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مهر ۱۴۰۴

    Censorship

    ˈsensərʃɪp ˈsensəʃɪp

    معنی censorship | جمله با censorship

    noun uncountable

    سانسور، نظارت و تفتیش (کتاب، فیلم، موسیقی، گفتار، عقاید، رفتار و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The censorship of the press is still being carried on in some countries.

    سانسور جراید هنوز هم در برخی کشورها اجرا می‌شود.

    Many people believe that censorship is a violation of free speech rights.

    بسیاری از مردم باور دارند سانسور نقض حق آزادی بیان است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد censorship

    1. noun forbiddance; ban
      Synonyms:
      restriction control suppression forbidding ban blackout hush up infringing on rights thought control blue pencil bowdlerization iron curtain
      Antonyms:
      approval endorsement encouragement recommendation sanction praise compliment

    سوال‌های رایج censorship

    معنی censorship به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی censorship در زبان فارسی به‌صورت «سانسور» ترجمه می‌شود.

    این واژه به عمل کنترل، بازبینی یا محدود کردن محتواهای منتشرشده در رسانه‌ها، مطبوعات، اینترنت، کتاب‌ها، فیلم‌ها و سایر ابزارهای ارتباطی اشاره دارد. هدف اصلی سانسور معمولاً جلوگیری از انتشار اطلاعات، تصاویر یا پیام‌هایی است که ممکن است ناپسند، تحریک‌آمیز، خطرناک یا مغایر با سیاست‌ها و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی تلقی شوند. ریشه‌ی censorship از لاتین censere به معنای «قضاوت کردن» گرفته شده است، که نشان می‌دهد این فرایند نوعی داوری و ارزیابی محتواست.

    در مطبوعات و رسانه‌ها، censorship به معنای حذف یا اصلاح مطالبی است که ممکن است حساسیت‌برانگیز یا جنجال‌آفرین باشند. به عنوان مثال، جمله‌ی The book was subject to censorship before being published («این کتاب قبل از چاپ تحت سانسور قرار گرفت») نشان می‌دهد که برخی بخش‌ها یا اطلاعات برای انتشار مناسب تشخیص داده نشده‌اند و اصلاح یا حذف شده‌اند. این کاربرد اهمیت نقش ناظر یا داور محتوا را در شکل‌دهی پیام‌ها و اطلاع‌رسانی روشن می‌کند.

    در صنایع سرگرمی و هنر، censorship می‌تواند شامل محدودیت‌های محتوایی در فیلم‌ها، موسیقی، تئاتر یا بازی‌های ویدیویی باشد. هدف از این نوع سانسور، محافظت از گروه‌های سنی، جلوگیری از تحریک خشونت یا انتشار محتوای غیراخلاقی است. برای مثال، فیلم‌ها معمولاً براساس سن مخاطب رتبه‌بندی می‌شوند و بخش‌هایی که نامناسب تشخیص داده شوند، حذف یا اصلاح می‌شوند.

    از دیدگاه اجتماعی و فرهنگی، censorship بازتاب‌دهنده تعامل میان آزادی بیان و ارزش‌ها یا محدودیت‌های فرهنگی است. این عمل می‌تواند حفاظت از جامعه را به همراه داشته باشد، اما همزمان با چالش‌هایی مانند محدود شدن خلاقیت، اطلاع‌رسانی ناقص و محدودیت در دسترسی به اطلاعات نیز همراه است. به همین دلیل، سانسور یک پدیده‌ی دوگانه است که هم مزایا و هم پیامدهای منفی دارد.

    از منظر مفهومی و فلسفی، censorship یادآور این است که هر جامعه‌ای برای کنترل جریان اطلاعات و محافظت از ارزش‌ها یا امنیت، ممکن است قوانین یا محدودیت‌هایی وضع کند. این واژه نه تنها یک فرایند عملی، بلکه مفهومی است که رابطه میان آزادی، اخلاق، مسئولیت و قدرت را نشان می‌دهد و اهمیت بررسی تأثیرات آن در زندگی روزمره و تصمیم‌گیری‌های فردی و اجتماعی را برجسته می‌سازد.

    ارجاع به لغت censorship

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «censorship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/censorship

    لغات نزدیک censorship

    • - censored
    • - censorious
    • - censorship
    • - censurable
    • - censure
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.