آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Blackball

ˈblækbɑːl ˈblækbɔːl

معنی blackball | جمله با blackball

noun verb - transitive

رأی مخالف دادن، مخالفت کردن، تحریم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He wanted to join the club, but since he was Jewish, they blackballed him.

می‌خواست عضو باشگاه بشود؛ ولی چون یهودی بود به او رأی مخالف دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blackball

  1. verb expel from group

ارجاع به لغت blackball

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blackball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blackball

لغات نزدیک blackball

پیشنهاد بهبود معانی