گذشتهی ساده:
blacklistedشکل سوم:
blacklistedسومشخص مفرد:
blacklistsوجه وصفی حال:
blacklistingشکل جمع:
blacklistsفهرست اسامی مجرمین و اشخاص موردسوءظن، فهرست سیاه، صورت اشخاص بدحساب، اسم کسی رادر لیست سیاه نوشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
During his rule many dissidents were blacklisted.
در دوران حکومت او نام بسیاری از مخالفین در فهرست سیاه وارد شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blacklist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blacklist