آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Stymie

ˈstaɪmi ˈstaɪmi

معنی stymie | جمله با stymie

noun adverb

قرار گرفتن، توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر، مانع شدن، گیر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

to stymie a plan

نقش‌های را ناکام کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stymie

  1. verb frustrate, hinder
    Antonyms:

ارجاع به لغت stymie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stymie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stymie

لغات نزدیک stymie

پیشنهاد بهبود معانی