امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shelve

ʃelv ʃelv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive
طاقچه‌دار کردن، در قفسه گذاردن، قفسه‌دار کردن، کنار گذاردن، شیب‌دار کردن یا شدن، به بعد موکول کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to shelve a library
- کتابخانه‌ای را قفسه‌بندی کردن
- a shelved desk
- میز تحریر قفسه‌دار
- Library books are shelved in their own places.
- کتاب‌های کتابخانه را در محل‌های خودشان می‌گذارند.
- to shelve a question
- بحثی را به تعویق انداختن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shelve

  1. verb defer, postpone
    Synonyms:
    delay dismiss drop freeze give up hang up hold hold off hold over hold up lay aside mothball pigeonhole prolong prorogue put aside put off put on back burner put on hold put on ice scrub sideline slow up stay suspend table tie up waive
    Antonyms:
    carry out do go ahead

ارجاع به لغت shelve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shelve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shelve

لغات نزدیک shelve

پیشنهاد بهبود معانی