فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shelve

ʃelv ʃelv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive
    طاقچه‌دار کردن، در قفسه گذاردن، قفسه‌دار کردن، کنار گذاردن، شیب‌دار کردن یا شدن، به بعد موکول کردن
    • - to shelve a library
    • - کتابخانه‌ای را قفسه‌بندی کردن
    • - a shelved desk
    • - میز تحریر قفسه‌دار
    • - Library books are shelved in their own places.
    • - کتاب‌های کتابخانه را در محل‌های خودشان می‌گذارند.
    • - to shelve a question
    • - بحثی را به تعویق انداختن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shelve

  1. verb defer, postpone
    Synonyms: delay, dismiss, drop, freeze, give up, hang up, hold, hold off, hold over, hold up, lay aside, mothball, pigeonhole, prolong, prorogue, put aside, put off, put on back burner, put on hold, put on ice, scrub, sideline, slow up, stay, suspend, table, tie up, waive
    Antonyms: carry out, do, go ahead

ارجاع به لغت shelve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shelve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shelve

لغات نزدیک shelve

پیشنهاد بهبود معانی