خطوط طرفین میدان بازی، از بازی یا معرکه خارج کردن، کار یا چیز فرعی
He was sidelined by a bodily injury.
بهدلیل صدمهی بدنی از شرکت محروم شد.
والیبال ورزش خط کناری (خطوط طولی زمین بازی که عرض زمین را از دو طرف محدود میکنند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- در نوارهی خارج از زمین بازی 2- خارج از گود، غیرفعال، تماشاچی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sideline» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sideline