سومشخص مفرد:
prohibitsوجه وصفی حال:
prohibitingممنوع، غیرمجاز، قدغن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Smoking is strictly prohibited inside the factory.
سیگار کشیدن در کارخانه اکیداً ممنوع است.
Motor vehicles are prohibited from driving in the town centre.
راندن موتور در مرکز شهر غیرمجاز است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prohibited» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prohibited