Prohibitionist

American: ˌproʊɪˈbɪʃənɪst British: ˌprəʊɪˈbɪʃənɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
طرفدار منع مسکرات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prohibitionist

  1. noun A reformer who opposes the use of intoxicating beverages
    Synonyms: temperance advocate, abstinent, teetotaler, dry, nondrinker

ارجاع به لغت prohibitionist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prohibitionist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prohibitionist

لغات نزدیک prohibitionist

پیشنهاد بهبود معانی