فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Prohibitively

proʊˈhɪbət̬ɪvli prəˈhɪb.ɪ.tɪv.li

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور سرسام‌آور، بسیار گران، با هزینه‌ی بالا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The cost of the concert tickets was prohibitively high for most fans.

هزینه‌ی بلیط کنسرت برای اکثر طرفداران بسیار گران بود.

She found the rent in the city to be prohibitively out of her budget.

او متوجه شد که اجاره‌بها در شهر به‌طور سرسام‌آوری خارج از بودجه‌ی او است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prohibitively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prohibitively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prohibitively

لغات نزدیک prohibitively

پیشنهاد بهبود معانی