فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Contraband

    ˈkɑːntrəbænd ˈkɒntrəbænd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    • adjective noun uncountable
      کالای قاچاق، تجارت قاچاق، قاچاق
      • - contraband cigarettes
      • - سیگار قاچاق
      • - The truck was full of contraband.
      • - کامیون پر از کالای قاچاق بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد contraband

    1. adjective black-market; unlawful
      Synonyms: banned, bootleg, bootlegged, disapproved, excluded, forbidden, hot, illegal, illicit, interdicted, prohibited, proscribed, shut out, smuggled, taboo, unauthorized, verboten
      Antonyms: allowed, lawful, legal, permitted
    2. noun black-market production
      Synonyms: bootlegging, counterfeiting, crime, dealing, goods, moonshine, piracy, plunder, poaching, rum-running, smuggling, stuff, swag, theft, trafficking, violation, wetbacking
      Antonyms: legal goods

    ارجاع به لغت contraband

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «contraband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contraband

    لغات نزدیک contraband

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری