فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Monetize

ˈmʌnətaɪz ˈmʌnətaɪz

گذشته‌ی ساده:

monetized

شکل سوم:

monetized

سوم‌شخص مفرد:

monetizes

وجه وصفی حال:

monetizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

به‌صورت پول درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Gradually the barter system gave way to a monetized economy.

به‌تدریج نظام معامله‌ی پایاپای به یک اقتصاد مبتنی بر پول تبدیل شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monetize

  1. verb give legal value to or establish as the legal tender of a country
    Synonyms:
    monetise

ارجاع به لغت monetize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monetize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/monetize

لغات نزدیک monetize

پیشنهاد بهبود معانی