آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Electricity

ɪˌlekˈtrɪsəti / / ˌelɪk- ɪˌlekˈtrɪsəti / / ˌelɪk-

معنی electricity | جمله با electricity

noun uncountable A2

برق، الکتریسیته

Today, electricity is considered to be one of the elementary necessities of life.

امروزه برق یکی از نیازهای ابتدایی زندگی محسوب می‌شود.

Solar panels can be used to generate electricity.

می‌توان از پنل‌های خورشیدی برای تولید برق استفاده کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

positive electricity

برق مثبت

noun uncountable

شوروهیجان، برانگیختگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

You could feel the electricity in that crowd.

شوروهیجان آن جماعت محسوس بود.

As soon as she walked into the room, the electricity was undeniable.

به‌محض ورود او به اتاق، شوروهیجان خاصی ایجاد شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد electricity

  1. noun energized matter, power
    Synonyms:
    power juice light heat current voltage tension spark ac dc service ignition electron utilities galvanism magneticism electromagneticism hot stuff

لغات هم‌خانواده electricity

ارجاع به لغت electricity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electricity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electricity

لغات نزدیک electricity

پیشنهاد بهبود معانی