شکل جمع:
ignitionsسوزش، احتراق، آتشگیری، اشتعال، هیجان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the ignition of a fire with high flames
افروزش آتشی با شعلههای بلند
the ignition key
(در موتورهای درونسوز) کلید افروزش، کلید احتراق
Have you switched the ignition on?
کلید احتراق را چرخاندی (روشن کردی)؟
(اتومبیل) تنظیم جرقه
(اتومبیل) جریان احتراق
دمای افروزش، حرارت احتراق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ignition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ignition