فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Igniter

igniter ɪɡˈnaɪtə

توضیحات:

این لغت به شکل ignitor نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری igniter رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

آتشزنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The igniter on the gas stove malfunctioned, causing a small explosion.

آتشزنه‌ی روی اجاق گاز خراب شد و باعث انفجار کوچکی شد.

The ignitor on the grill sparked, lighting the charcoal on fire.

آتشزنه‌ی روی گریل جرقه زد و زغال را آتش زد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد igniter

  1. noun a device for lighting or igniting fuel or charges or fires
    Synonyms:
    lighter light ignitor

ارجاع به لغت igniter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «igniter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/igniter

لغات نزدیک igniter

پیشنهاد بهبود معانی