Distributor

dɪˈstrɪbjət̬ər dɪˈstrɪbjətə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    distributors

معنی‌ها

  • noun countable
    (بازرگانی) توزیع‌کننده، عامل فروش
  • noun countable
    دستگاه توزیع، (اتومبیل) دلکو
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد distributor

  1. noun wholesaler
    Synonyms: dealer, jobber, merchandiser, middleperson, salesperson, trader

لغات هم‌خانواده distributor

ارجاع به لغت distributor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distributor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/distributor

لغات نزدیک distributor

پیشنهاد بهبود معانی