شکل جمع:
districtsبخش، ناحیه، حوزه، بلوک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an electoral district
حوزهی انتخاباتی
a school district
(امریکا) حوزهی مدرسه
The city is divided into several districts.
شهر به چندین ناحیه تقسیم شده است.
district councils
شوراهای بخش
an industrial district
ناحیهی صنعتی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «district» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/district