با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Department

dɪˈpɑːrtmənt dɪˈpɑːtmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    departments

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
اداره، دایره، حوزه، قسمت، شعبه، بخش، وزارتخانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the police department
- اداره‌ی پلیس
- the accounting department
- بخش حسابداری، اداره‌ی امور مالی
- the Defence Department
- وزارت پدآفند (دفاع)
- Write the first draft; editing and rewriting it is Ahmad's department.
- من نسخه‌ی اول را می‌نویسم، بازنویسی و ویراستاری آن کار احمد است.
noun countable
گروه آموزشی
- the English department of the Faculty of Letters
- گروه انگلیسی دانشکده‌ی ادبیات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد department

  1. noun section of organization, area
    Synonyms: administration, agency, area, arena, beat, board, branch, bureau, canton, circuit, commission, commune, constituency, division, force, office, parish, precinct, quarter, range, staff, station, subdivision, territory, tract, unit, ward
  2. noun area of interest, expertise
    Synonyms: activity, administration, assignment, avocation, bailiwick, berth, bureau, business, capacity, class, classification, domain, dominion, duty, field, function, incumbency, jurisdiction, line, niche, occupation, office, province, realm, responsibility, slot, specialty, sphere, spot, station, vocation, walk of life, wing

ارجاع به لغت department

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «department» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/department

لغات نزدیک department

پیشنهاد بهبود معانی