آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Department Store

dəˈpɑːrtməntˈstɔːr dɪˈpɑːtməntstɔː

معنی department store | جمله با department store

noun countable A2

فروشگاه چندمنظوره، فروشگاه بزرگ (فروشگاه خرده‌فروشی متشکل از بخش‌های گوناگون که طیف گسترده‌ای از کالاهای مصرفی را ارائه می‌دهد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

My mother used to work at a department store in the city center.

مادرم در یک فروشگاه چندمنظوره در مرکز شهر کار می‌کرد.

The department store was filled with shoppers

فروشگاه بزرگ پر از خریدار بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I went to the department store to buy new clothes.

برای خرید لباس نو به فروشگاه چندمنظوره رفتم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد department store

  1. noun retail store
    Synonyms:
    store shop outlet store discount store chain store anchor store dime store five-and-dime store

ارجاع به لغت department store

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «department store» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/department-store

لغات نزدیک department store

پیشنهاد بهبود معانی