فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Canton

ˈkæntn / / -tɑːn ˈkæntn / / -tɑːn ˈkæntɒn / / kænˈtɒn ˈkæntɒn / / kænˈtɒn

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb

زاویه، بخش، بلوک (به‌ویژه در سویس)، به بخش تقسیم کردن (اغلب با out )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The soldiers were cantoned in an old school building.

سربازان را در ساختمان یک مدرسه‌ی قدیمی جا داده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canton

  1. noun A city on the Zhu Jiang delta in southern China; the capital of Guangdong province and a major deep-water port
    Synonyms:
    guangzhou part section quarter division district county subdivision corner billet Kuangchou kwangchow
  1. verb provide housing for (military personnel)
    Synonyms:
    quarter billet

ارجاع به لغت canton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canton

لغات نزدیک canton

پیشنهاد بهبود معانی