آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۷ اسفند ۱۴۰۳

    Realm

    relm relm

    شکل جمع:

    realms

    معنی realm | جمله با realm

    noun countable C2

    زمینه، عرصه، گستره، حوزه، قلمرو، دایره

    He is a leading expert in the realm of artificial intelligence.

    او متخصصی برجسته در حوزه‌ی هوش‌مصنوعی است.

    The discussion stayed within the realm of theoretical physics.

    بحث در دایره‌ی فیزیک نظری باقی ماند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The realm of scientific research is constantly expanding.

    گستره‌ی تحقیقات علمی به‌طور مداوم درحال گسترش است.

    He extended his power throughout the whole realm.

    او قدرت خود را در سرتاسر آن حوزه تعمیم داد.

    the realm of science

    قلمرو علم

    within the realm of possibility

    در محدوده‌ی امکانات

    the realm of Sa'di

    (مجازی) قلمرو سعدی

    noun countable formal

    قلمرو، سرزمین، مملکت، ناحیه، سلطنت، پادشاهی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She was known as the fairest maiden in the realm.

    او به‌عنوان زیباترین دوشیزه در قلمرو شناخته می‌شد.

    He was banished from the realm for his crimes.

    او به‌دلیل جنایاتش از مملکت تبعید شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The borders of the realm were heavily guarded.

    مرزهای پادشاهی به‌شدت محافظت می‌شدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد realm

    1. noun an area within which something or someone exists, acts, or has influence or power
      Synonyms:
      ambit compass extension extent orbit purview range reach scope sphere sweep swing
    1. noun the domain ruled by a king or queen
      Synonyms:
      kingdom land
    1. noun area of responsibility or rule
      Synonyms:
      area place region field scope range territory domain extent sphere reach compass zone ground radius world department branch country dimension province empire kingdom state turf purview dominion expanse orbit principality monarchy neighborhood neck of the woods stomping grounds sweep

    سوال‌های رایج realm

    شکل جمع realm چی میشه؟

    شکل جمع realm در زبان انگلیسی realms است.

    ارجاع به لغت realm

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «realm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/realm

    لغات نزدیک realm

    • - really good
    • - really look forward to
    • - realm
    • - realpolitik
    • - realtor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.