فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Radius

ˈreɪdiəs ˈreɪdiəs

شکل جمع:

radii

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع radiuses به‌ جای radii استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شعاع، شعاع دایره، زند زبرین، نصف قطر، برش دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده
noun countable

شعاع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

There are no schools within a five-kilometer radius of here.

در شعاع پنج کیلومتری اینجا مدرسه وجود ندارد.

within the radius of my experience

در محدوده‌ی تجربیات من

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radius

  1. noun range, sweep
    Synonyms:
    space extent reach span limit boundary compass sweep extension interval expanse ambit purview orbit spoke semidiameter

ارجاع به لغت radius

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radius» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radius

لغات نزدیک radius

پیشنهاد بهبود معانی