آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Interval

ˈɪnt̬ərvl ˈɪntəvl

شکل جمع:

intervals

معنی interval | جمله با interval

noun countable C2

فاصله، مدت، فرجه، ایست، وقفه، فترت، خلال

Flowers had been planted in the interval between the houses.

در فاصله‌ی میان خانه‌ها گل کاشته بودند.

the interval between coughing spells

فاصله‌ی میان حملات سرفه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

intervals of thousands of years between glaciations

فاصله‌ی چند هزار ساله میان یخ‌دوران‌ها

She went out and returned after an interval of two hours.

او بیرون رفت و پس از (گذشت) دو ساعت مراجعت کرد.

the interval between lightning and the following thunder

وقفه‌ی میان آذرخش و تندر پس از آن

noun

(فاصله میان دو نوع یا مرغوبیت یا وضع) فرق، تفاوت، ناهمسانی، ناهمجوری، ناسانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the interval between master and servant

تفاوت میان ارباب و نوکر

the interval between savagery and civilization

فرق میان توحش و تمدن

noun

(ریاضی) بازه

interval of convergence

بازه‌ی هم‌گرایی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد interval

Idioms

at intervals

1- گاه به گاه، گهگاه، هرچند وقت یک‌بار 2- در اینجا و آنجا، به‌طور پراکنده

سوال‌های رایج interval

شکل جمع interval چی میشه؟

شکل جمع interval در زبان انگلیسی intervals است.

ارجاع به لغت interval

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interval» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interval

لغات نزدیک interval

پیشنهاد بهبود معانی