فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Radium
ˈreɪdiəm
ˈreɪdiəm
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
شیمی عنصر شیمیایی رادیم، عنصر رادیم
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She studied the properties of radium in the chemistry class.
او در کلاس شیمی، خواص رادیم را مطالعه کرد.
Marie Curie was a pioneer in researching the properties of radium.
ماری کوری در تحقیق در مورد خواص رادیم پیشگام بود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Scientists discovered radium in the late 19th century.
دانشمندان رادیم را در اواخر قرن نوزدهم کشف کردند.
مترادف و متضاد radium
-
noun an intensely radioactive metallic element that occurs in minute amounts in uranium ores, used in the treatment of some diseases, especially cancer
ارجاع به لغت radium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «radium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radium
لغات نزدیک radium
- - radiotracer
- - radish
- - radium
- - radium therapy
- - radius