محدوده، حدود، گستره، قلمرو (دید و فعالیت و صلاحیت و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
As an editor, it is within her purview to make final decisions on which articles get published.
به عنوان سردبیر، تصمیمگیری نهایی در مورد اینکه چه مقالاتی منتشر شوند، در حدود صلاحیت او است.
It is beyond my purview as a receptionist to address technical issues with the company's software.
پرداختن به مسائل فنی نرمافزار شرکت خارج از محدودهی من به عنوان مسئول پذیرش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «purview» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purview