۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Pus

pʌs pʌs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
چرک، ریم، فساد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- If you press it, pus will come out.
- اگر آن را فشار بدهی، چرک بیرون می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pus

  1. noun a fluid product of inflammation
    Synonyms:
    discharge fluid matter pustule purulence suppuration festering purulency maturation ichor sinus sanies pansa
  1. adjective
    Synonyms:
    suppurative purulent puriform
  1. verb
    Synonyms:
    suppurate fester maturate

ارجاع به لغت pus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pus

لغات نزدیک pus

پیشنهاد بهبود معانی