آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sphere

sfɪr sfɪə

شکل جمع:

spheres

معنی sphere | جمله با sphere

noun verb - transitive countable C1

کره، گوی، جسم کروی، فلک، گردون، دایره، محیط، مرتبه، حدود فعالیت، دایره معلومات، احاطه کردن، به‌صورت کره درآوردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The earth is not a perfect sphere.

زمین کاملاً کروی نیست.

ruddy spheres burdening the apple boughs

کره‌های سرخ‌فامی که بر شاخه‌های درخت سیب سنگینی می‌کرد

نمونه‌جمله‌های بیشتر

music of the spheres

موسیقی آسمانی (سپهری)

Japan's sphere of influence

قلمرو نفوذ ژاپن

in the sphere of mundane affairs

در محدوده‌ی امور دنیوی

It is outside the sphere of her authority.

از حوزه‌ی اختیارات او خارج است.

She was distinguished in many different spheres.

در مجامع کثیری از تشخص برخوردار بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sphere

  1. noun globular object

لغات هم‌خانواده sphere

  • noun
    sphere

سوال‌های رایج sphere

شکل جمع sphere چی میشه؟

شکل جمع sphere در زبان انگلیسی spheres است.

ارجاع به لغت sphere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sphere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sphere

لغات نزدیک sphere

پیشنهاد بهبود معانی