امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Planet

ˈplænɪt ˈplænɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    planets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
نجوم سیاره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The planet we live on is called Earth.
- سیاره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، زمین نام دارد.
- Scientists are searching for life on other planets.
- دانشمندان درحال جست‌وجوی حیات در سیارات دیگر هستند.
- Jupiter is the largest planet in the solar system.
- مشتری بزرگ‌ترین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی است.
noun singular uncountable
نجوم مجازی (the planet) کره‌ی زمین، زمین، سیاره‌ی زمین
- The planet rotates on its axis once every 24 hours.
- زمین هر ۲۴ ساعت یک بار به دور محور خود می‌چرخد.
- Scientists are studying the planet's climate changes.
- دانشمندان درحال بررسی تغییرات آب‌وهوایی سیاره‌ی زمین هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد planet

  1. noun a celestial body that orbits a star, is spherical in shape due to its own gravity, and has cleared its orbital path of other debris
    Synonyms:
    apple asteroid earth globe heavenly body luminous body marble orb planetoid sphere terrene wandering star world

ارجاع به لغت planet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «planet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/planet

لغات نزدیک planet

پیشنهاد بهبود معانی