Planet

ˈplænɪt ˈplænɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    planets

معنی

noun countable B1
(نجوم) سیاره، ستاره سیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد planet

  1. noun celestial body orbiting a star
    Synonyms: apple, asteroid, earth, globe, heavenly body, luminous body, marble, orb, planetoid, sphere, terrene, wandering star, world

ارجاع به لغت planet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «planet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/planet

لغات نزدیک planet

پیشنهاد بهبود معانی