فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Planet

ˈplænɪt ˈplænɪt

شکل جمع:

planets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

نجوم سیاره

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

The planet we live on is called Earth.

سیاره‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، زمین نام دارد.

Scientists are searching for life on other planets.

دانشمندان درحال جست‌وجوی حیات در سیارات دیگر هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Jupiter is the largest planet in the solar system.

مشتری بزرگ‌ترین سیاره‌ی منظومه‌ی شمسی است.

noun singular uncountable

نجوم مجازی (the planet) کره‌ی زمین، زمین، سیاره‌ی زمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The planet rotates on its axis once every 24 hours.

زمین هر ۲۴ ساعت یک بار به دور محور خود می‌چرخد.

Scientists are studying the planet's climate changes.

دانشمندان درحال بررسی تغییرات آب‌وهوایی سیاره‌ی زمین هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد planet

  1. noun a celestial body that orbits a star, is spherical in shape due to its own gravity, and has cleared its orbital path of other debris
    Synonyms:
    world earth globe orb sphere heavenly body wandering star terrene planetoid marble asteroid apple

ارجاع به لغت planet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «planet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/planet

لغات نزدیک planet

پیشنهاد بهبود معانی